مشاوران یاسان

روانشناسی کودک، نوجوان و خانواده

مشاوران یاسان

روانشناسی کودک، نوجوان و خانواده

شوهر غیرتی خوب است یا بد؟


در زندگی با افرادی مواجهه شده‌اید که خود را غیرتی می‌دانند، به اصطلاح رگ غیرتشان می‌گیرد.  یا بالعکس کسانی که بویی از غیرت نبرده‌اند آیا وجود این صفت در مردان خوب است یا بد؟

غیرت یکى از صفات و ویژگى‌هاى طبیعى انسان است و هر کس به صورت غریزى و فطرى از آن برخوردار است. وجود این صفت باعث آن مى‌شود که آدمى از آنچه که دوست مى‌دارد و یا وظیفه محافظت از آن بدو سپرده شده است ، نگاهبانى نماید . غیرت، صفتی لازم برای حفظ و حراست از کیان خانواده است اسلام عزیز مدلی از روابط میان محرم و نامحرم را طراحی کرده که به صلاح زندگی است و آن را از آفات جدی حفاظت می‌کند لذا مومن باید غیور باشد و نسبت به این مرزها حساس باشد. به نظر می‌رسد یکی از دلایل ناهنجاری های امروز بی غیرتی مردان است. اما نباید فراموش کرد غیرت نیز حد و مرزی دارد.

در اهمیّت بحث غیرت در خانواده گفتنى است که امام صادق (ع) در این زمینه مى‌فرمایند : « مرد براى اداره منزل وخانواده خود به سه خصلت نیاز دارد که اگر هم به طور طبیعى آنها را نداشته باشد ، باید خود را به تکلّف در آنها وا دارد : خوش رفتارى ، گشاده دستىِ سنجیده ، وغیرت بر حفاظت از آنها » .(میزان الحکمه،ج 5 ،ص97 )

کلمه‌اى که در تعریف غیرت مرد در خانواده مناسب به نظر مى‌رسد حساسیت است . به این معنا که غیرت نوعى حساسیت است حساسیتى که از مسۆولیت برخاسته است زیرا هر کس که نسبت به چیزى مسۆولیت دارد باید نسبت به آن حساسیت هم داشته باشد . در نظام خانواده نیز مسۆولیت مرد نسبت به همسرش ، غیرتى است که مرد نسبت به همسر خود دارد و زمانى این نوع غیرت ممدوح است که با اعتدال همراه گردد . توضیح اینکه غیرت مرد نسبت به همسر و فرزندانش امرى فطرى ، ضرورى و در واقع برخاسته از ایمان و تعهد او بوده و مادامیکه حالت افراطى نداشته باشد جزء شاکله مسۆولیت مرد است .

خانمها نیز طالب غیرت مرد خویشند و مى‌خواهند همسرانشان نسبت به وضع آنها حساس باشند . اصولاً خانمها از مردى که نسبت به وضع لباس و پوشش آنها بى تفاوت باشد ، ناراضى‌اند . ناگفته نماند این حساسیت مرد تا زمانى از جانب بانوان نوعى دوست داشتن ، محبّت و حمایت تلقى مى گردد که در حد معقول باشد . اگر از راه اعتدال خارج شده و به سوى افراط و تفریط گرایش یابد ، مذموم خواهد بود و به بدگمانی منفی تبدیل می‌شود ، به گونه‌اى که مى‌توان چنین گفت :

حد و حدود غیرت تا جایى است که 1 - از روى بدگمانى ، 2 - همراه با سخت‌گیرى و 3 - براى کسانى که خود اهل مراقبت‌اند ، نباشد است مگر آن که به قراینى خلاف آن ثابت شود .  بسیارى از بانوان خود حریم خویش را رعایت مى کنند و در این صورت حساسیت نشان دادن بیشتر آثار منفى به دنبال خواهد داشت.

 امام علی (ع) در سفارش به فرزند خود امام حسن (ع) فرمود: «از غیرت نا به جا [نسبت به زنان] بپرهیز که آن، زن سالم را به بیماری و پاکدامن را به بدگمانی (اندیشه گنهکاری)، می‌کشاند. (نهج البلاغه، نامه 31)

حال اگر غیرت مرد زیادتر از حد معمول شد چگونه با آن برخورد کنیم حجت الاسلام شهاب مرادی به زیبایی به بیان این امور پرداخته است:

1- زن می‌تواند یک بار وقتی حال هر دوشون خوب  بود و بیرون از منزل  با او در این باره گفتگو کند و محترمانه و بدور از هیجان از خودش دفاع کند در «هفت هشت کلمه یا نهایت دو سه جمله! نه یک سخنرانی انقلابی» در آن چند کلمه با ادبیات خودش  شبیه به این را بگوید:«من پاک و مومن و عفیفم. غیرت تو را می‌پسندم  و برخی کنترل ها را -اگر بدبینی اش غیرمستقیم است- و یا سوءظن های تو را -اگر واضح تهمت زده- را اهانت بزرگی به خودم تلقی می‌کنم. اما بروز خشم فقط حال ما را بدتر می‌کند و گره را پیچیده تر و محکم تر. تو را دوست دارم -این جمله حکمِ یک ترجیع بند را دارد. فراموشش نکنید- تو حق داری و می‌توانی از من در مورد برنامه هایم سوال کنی. اما انتظار دارم دقت کنی این پرسش ها، چک کردن و پلیس بازی نشود. من و تو هر دو محترمیم و همدیگر را دوست داریم و باید مراقب تصویرِ محبوب خود، در ذهن یکدیگر باشیم.»

2- مهم ترین عملکرد زن در این روند ایجاد حس حمایت، اطمینان و امنیت در همسرش است. عبادت هایت را مخفی نکند بگذارد  شوهر او را مکرر در حال نماز و دعا ببیند. این ریاء نیست، او غریبه نیست.

3- زن مراعات رفتار با نامحرم را بیش از پیش در دستور کار قرار دهد. ارتقاء نوع پوشش و حجاب و کنترل برخی از عادات و آداب و رسوم خانوادگی در هر حالی موثر است. پوشش ظاهری و طریقه ی آداب و معاشرتش با دیگران به ویژه آقایان را با دقت و بدون هیچ گونه سوء تعبیری انجام دهد. 

4- داشتن صفحه در فیس بوک و چت و پیامک بازی در هر نوعش با هر کسی! مخرب این اطمینان است. از هر فعالیت اجتماعی‌ای، مهم تر؛ حفظ این زندگی است.

5- بدون اعلام وصول پیام بدبینیِ مرد، زن مخفی کاری نکند و در مسیر اطمینان سازی، شفاف سازی حرکت کند. او را در جریان کارهای عادی روزانه بگذارد، نه به عنوان گزارش دادن بلکه به عناوین مختلف از اینکه "چون میدونم نگرانم می‌شی" و "راستی میدونی که امروز باید برم دکتر..." و یا هماهنگی "من ظهر با مامان می‌خواهم بروم خونه خاله معصومه... شما می‌تونی عصر بیایی اونجا دنبالم؟" و مهم ترینش" اجازه گرفتن از شوهر".

6- دوری از بحث و جدل  و توجه  به موضوعات عاطفی و ... .

7- تمام این امور باید با آرامش و صبر و مهربانی انجام شود تا لایه های شک و تردید به مرور از ذهن همسر پاک شود.

بزرگ شدن کودکان در ازدواج‌های بی‌عشق


ازدواج‌های بی‌عشق می‌تواند بر رشد کودکانی که به واسطه آن متولد می‌شوند تاثیر بگذارد. بااینکه همه ازدواج‌هایی که کمبود عشق دارند تاثیر منفی بر بچه‌های این خانواده‌ها نمی‌گذارند اما هرچه تضاد و تعارضات بین مرد و زن در خانواده بیشتر باشد، احتمال اینکه بچه‌ها بخواهند نقش فرد بزرگسال را بر عهده بگیرند بیشتر بوده و تاثیر منفی که بر آنها در طولانی مدت گذاشته می‌شود، بالاتر می‌رود.

الگوبرداری
بااینکه طلاق ممکن است تاثیر بسیار مخربی بر بچه‌ها بگذارد، ماندن در یک ازدواج بدون عشق هم روی بچه‌ها بی‌تاثیر نیست. اینکه به هر قیمتی ازدواج را پابرجا نگه دارید، بیشتر از اینکه به نفع بچه‌ها باشد، به ضرر آنها خواهد بود. بچه‌ها از والدین خود یاد می‌گیرند و رفتارهای آنها را الگوی خود قرار می‌دهند. درک آنها از رابطه بین زن و مرد و روش حل مشکلات هم در خانواده شکل می‌گیرد. بچه‌ها معمولاً در زندگی خودشان رفتار بین والدین خود را تکرار می‌کنند.

تاثیر روی کودکان
طبق گزارشی که در سال ۲۰۰۱ در مجله پزشکی خانواده در امریکا به چاپ رسید، محققان با مشاهده مشکلاتی در بچه‌های طلاق، موضوع را تا قبل از طلاق والدین آنها دنبال کردند. این مشکلات به صورت افت تحصیلی و مشکلات رفتاری در مدرسه نشان داده شده بودند. این بچه‌ها میزانی از دشمنی و خشمی که بین والدین خود دیده بودند را هم جذب کرده بودند. والدینی که سعی می‌کنند ازدواج خود را پابرجا نگه دارند هم به صورت غیرمعقول و دمدمی‌مزاجانه‌ای کودکانشان را تربیت می‌کنند که این پیام‌هایی متفاوت به بچه‌ها می‌فرستد که برای رشد آنها مضر است.

مضرترین ازدواج‌ها
طبق همین گزارش، پرضررترین ازدواج‌های بی‌عشق با میزان اختلاف والدین ارتباط مستقیم دارد. ازدواج‌هایی که بدترین تاثیر را روی بچه‌ها دارد ازدواج‌هایی هستند که کودک احساس می‌کند بین والدین خود گیر افتاده است و یا زمانی که والدین با خشونت و حتی تنبیه فیزیکی با بچه‌ها برخورد می‌کنند. وقتی والدین درگیر اختلافات بین خود هستند، قادر به دادن انرژی احساسی که بچه‌ها به آن نیاز دارند نبوده و نقش اصلی خود بعنوان پدر یا مادر را فراموش می‌کنند. وارد کردن بچه‌ها به این اختلافات زناشویی هم باعث می‌شود کودک نقش خود بعنوان کسی که باید مورد مراقبت و توجه قرار بگیرد را فراموش کرده و خود را تحت فشار سنگین احساسی و روانی حس کند.

راه‌حل
متخصصین بر این عقیده‌اند که والدینی که شاد نیستند بچه‌هایی بزرگ می‌کنند که آنها هم نمی‌توانند احساس شادی کنند. بااینکه متخصصین تصور می‌کنند خیلی مهم است که اختلافات زناشویی مورد بررسی قرار گیرند اما گاهی اوقات طلاق برای سلامت همه اعضای خانواده بسیار بهتر خواهد بود. اما بااینحال اگر یک ازدواج بدون عشق باز هم بتواند محیطی حمایت‌کننده و سالم برای بچه‌ها فراهم کند، باز هم می‌تواند بچه‌هایی موفق و سالم وارد جامعه کند. بهترین حالت برای بچه‌ها این است که اختلافات زناشویی در کمترین میزان ممکن باشد. از اینها گذشته، به هیچ عنوان تصور نکنید که می‌توانید مشکلات ازدواج بدون عشق خودتان را از چشم فزرندان خود پنهان کنید. وقتی بچه‌ها به صورت مرتب در معرض برخی رفتارها قرار گیرند، خیلی راحت متوجه اختلافات و ارتباط بین شما خواهند شد.

نقش زیبایی ظاهری در دوام بیشتر ازدواج

درست است که برای زیبایی یک سری استانداردها وجود دارد،اما زیبایی ظاهری تقریبا امری سلیقه ای است.ممکن است یک فرد از نظر شخصی زیبا باشد و از نظر شخص دیگر زشت!استاندارهایی که در همه دنیا به عنوان معیارهای زیبایی تعریف می شوند مثل چشمان درشت، صورت معصوم و بچگانه، صورت متناسب که همه اجزا در هماهنگی با هم باشند و… .اما واقعا زیبایی ظاهری تا چه اندازه در دوام یک ازدواج موثر است؟


واقعا زیبایی چهره در زندگی چقدر مهم است؟

تحقیقات نشان می دهد که انسان های با ظاهر بسیار زیبا به سمت هم جذب می شوند و وقتی با هم ازدواج می کنند، زندگی خانوادگیشان  بسیار عالی خواهد شد اما از آنجا که این تحقیقات بیشتر روی زوج های جوان انجام شده است می تواند نشان دهنده این باشد که زیبایی مطلق در مراحل اولیه رابطه اهمیت دارد. اما نقش زیبایی ظاهری در دوام بیشتر ازدواج و در سنین پیری تقریبا همچنان یک راز است. البته یک تحقیق جدید نشان می دهد ظاهر بعد از آن جذب شدن اولیه هم همچنان دارای اهمیت است اما به طریقی متفاوت.

روانشناسان با تحقیق روی روابط زوج های جوان به این نتیجه رسیده اند مردانی که چهره ای زیباتر از همسرشان دارند بیشتر احتمال دارد طی زندگی احساس نارضایتی کنند و نسبت به زندگی زناشویی شان چندان احساس خوبی نداشته باشند و حتی در مواردی احساس منفی هم داشته باشند.

یک گروه از محققان، زیبایی های ظاهری هر زوج را بین یک تا ۱۰ کدگذاری کردند که عدد ۱۰ بهترین و کامل ترین ظاهر را نشان می داد. تقریبا در یک سوم زوج ها، زیبایی زن ها بیشتر بوده، در یک سوم زیبایی مرد بیشتر بوده و سایر زوج ها ظاهری تقریبا هم ردیف داشتند.

وقتی ما هم با این عبارت مواجه شدیم، کمی تردید کردیم و گمان بردیم که احتمالا نتیجه این تحقیق تنها ناشی از باورهای عامیانه است، اما با کمی جست وجو به این نتیجه رسیدیم که موضوع علمی است تا حدی که مقاله هایی با این مضمون در مجلات علمی معتبر به چاپ رسیده است. ما هم سراغ همین مقالات رفتیم و با استفاده از آنها این مطلب را برای شما تدوین کردیم.

در واقع در همه آنها دانشمندان متفق القول بودند که در یک ازدواج موفق یا باید زن زیباتر باشد یا مرد و زن از نظر زیبایی در یک حد باشند اما بی گمان دلایل آنها خواندنی است.


خانم ها منصف ترند

در زوج هایی که خانم زیباتر است، معمولا هر دو طرف از زندگیشان خرسند تر هستند. این نتیجه پژوهشی است که در مجله روانشناسی خانواده انگلستان در امسال منتشر شده و در آن آمده است که طی تاریخ و فرایند تکاملی بشر نیز خانم ها هنگام انتخاب همسر کمتر به ظاهر او توجه می کردند و در عوض قدرت باروری همسرشان برایشان در اولویت بود اما مردها اینگونه نبودند آنها به دنبال همسری می گشتند که بتوانند در او جوانی، سلامت و زیبایی را بیابند تا فرزندانشان سالم تر و زیباتر شوند.

البته یک بار دیگر در سال ۱۹۷۹ روانشناسی به نام دکتر هوک نیز ضمن تحقیقاتش متوجه شد در ازدواج هایی که خانم زیباتر از مرد است احتمال شکست کمتر است البته این به این معنا نیست که اگر مرد خوش تیپ و زیباتر از زن باشد حتما رابطه ناموفق خواهد بود اما در سال های اخیر بار دیگر دانشمندان این تحقیقات را تکرار کرده اند.


آیا ازدواج با زنان بسیار زیبا دوام دارد ؟

گروهی از دانشمندان در دانشگاه لیور پول ۱۰۰عکس از زنان را بررسی کرده اند؛ بعضی از این زوج ها تنها چند ماه با هم زندگی کرده بودند و بعضی دیگر چند سال. محققان ویژگی های ظاهری هرکدام از این زن ها و مردها را به ترتیب فهرست کردند تا بتوانند بهتر آنها را با هم مقایسه کنند. نتیجه به دست آمده از تحقیقات در مجله علمی روانشناسی اجتماعی و شخصیتی منتشر شد که در آن آمده است اگر مرد خیلی خوش تیپ باشد عاملی برای ناپایداری ازدواج نیست ولی اگر زن خیلی زیبا باشد تا حدی که زیبایی او بیش از اندازه به چشم آید، احتمالا ازدواج با دوامی نخواهد داشت. زن های خیلی زیبا گاهی این جسارت را دارند که به راحتی ازدواج ها را ترک کنند.


آیا ازدواج موفق همان همسان گزینی است؟

گروهی از دانشمندان انگلیسی تحقیقات خود را روی انتخاب زوج توسط افراد مختلف متمرکز کرده اند، سؤال اصلی آنها در این تحقیق این بوده است که آیا افراد هنگام انتخاب زوج بیشتر به دنبال کسانی هستند که شبیه خودشان باشند؟ آنها در ضمن تحقیق به جواب مثبت رسیدند و اعلام کردند افراد تمایل دارند با شخصی مانند خودشان ازدواج کنند و حتی با این نتیجه، ازدواج های آنجلینا جولی را توضیح می دهند، آنها می گویند به همین دلیل است که ازدواج او با جانی لیمیلر و بیلی باب تورنتون بسیار کوتاه و کمتر ۲ سال بوده است ولی در عوض ازدواج او با براد پیت یعنی یکی از معروف ترین چهره های حال حاضر دنیا بیشتر از ۶ سال است که دوام پیدا کرده است.


آیا عمر ازدواج در مردان زیبا کوتاه تر است؟

در تحقیق ذکر شده زوج هایی که مرد ظاهر بهتری نسبت به زن داشت، هر دو طرف چندان حمایت کننده نبودند. یکی از محققان این تحقیق می گوید که زن ها معمولا درجه حمایتی که از طرف مرد دریافت می کنند را به خود او منعکس میکنند. مردی که ظاهر پایین تری نسبت به زن خود دارد، چیزی بیشتر از آنچه انتظارش را داشته در اختیار دارد به همین دلیل همه تلاشش را می کند تا آن رابطه را پابرجا نگه دارد. مردهایی که ظاهر بهتری نسبت به همسران خود دارند، ممکن است تعهد کمتری داشته باشند و این ممکن است باعث کمتر بودن عمر ازدواج آنها شود.


تفاوت معیارهای خانم ها و آقایان در ازدواج
از آنجا که خانم ها دنبال مردی برای زندگی هستند، ممکن است کسی را انتخاب کنند که از نظر ظاهری پایین تر از آنها باشد و حتی تحقیقات جدید نشان می دهد که ازدواج هایی که در آن زن از نظر ظاهری بهتر از مرد است، بسیار پردوام تر و مثبت تر است.

تصور محققان از دلیل آن، این است که مردها اهمیت زیادی به زیبایی می دهند و به زیبایی زن بسیار سریع واکنش نشان می دهند در حالی که خانم ها بیشتر می خواهند همسری داشته باشند که به خوبی از آنها حمایت کند، قابل اطمینان باشد و توان تامین خانواده را داشته باشد.


روند تحقیق در خصوص زیبایی چگونه بود؟

این تحقیق در دانشگاه تنسی ایالات متحده روی گروهی از زوج های همان کشور انجام شده است.


انتخاب زوج ها بر چه اساس بوده است؟

تیم تحقیقاتی روی ۸۲ زوج کار کردند؛ زوج هایی که طی ۶ ماه قبل ازدواج کرده و حدود ۳ سال قبل از ازدواج با هم آشنا شده بودند. شرکت کننده های تحقیق بین ۲۰ تا ۲۵ سال داشتند. محققان گفت وگوی هر زوج در مورد یک مشکل شخصی را به مدت ۱۰ دقیقه فیلمبرداری کردند. فیلم ها بعدا از این جهت ارزیابی شد که آیا زوج ها درمورد مشکلشان یکدیگر را حمایت می کردند و پشت هم را داشتند یا نه؟ این مشکلات مسائلی از قبیل تصمیم به داشتن تغذیه سالم تر،شروع یک کار جدید و ورزش بیشتر را شامل می شد.


رتبه بندی زوج ها

یک شوهر منفی احتمالا در چنین موقعیتی می گوید، این مشکل توست و خودت باید حلش کنی. اما یک شوهر مثبت خواهد گفت: من با توام، کاری از دستم برمیاد برات انجام بدم؟

یک گروه از محققان زیبایی های ظاهری هر زوج را بین یک تا ۱۰ کدگذاری کردند که عدد ۱۰ بهترین و کامل ترین ظاهر را نشان می داد. تقریبا در یک سوم زوج ها، زیبایی زن ها بیشتر بوده، در یک سوم زیبایی مرد بیشتر بوده و سایر زوج ها ظاهری تقریبا هم ردیف داشتند.


نتیجه تحقیق

به طور کلی، در مواردی که زن ظاهر بهتری نسبت به مرد داشت، زن و مرد مثبت تر رفتار می کردند.نتیجه این تحقیق بسیار منطقی به نظر می رسد؛ چراکه باورهای عمومی نشان می دهد که مردها حساسیت زیادی به زیبایی خانم ها دارند و زن ها بیشتر به قد و درآمد مردها اهمیت می دهند.

اختلاف سنی در ازدواج

مراقب اختلاف سنی تان با همسر آینده تان باشید به تازگی شاهد افزایش سن زنان نسبت به مردان در ازدواج هستیم به گونه ای که زوجه از همسرش بزرگتر است آیا این موضوع در ازدواج این افراد تاثیری خواهد گذاشت یا خیر ؟ بزرگتر بودن دختر نسبت به پسر در زندگی مشترک چه آسیب ها و مشکلاتی به وجود خواهد آورد ؟نظر روانشناسان و مشاورین خانواده در این زمینه چیست ؟

بهترین و معمولی ترین وضعیت ازدواج این است که سن پسر کمی از سن دختر بیشتر باشد، یا حداقل مساوی باشند به عنوان مثال اختلاف سنی یک تا پنج سال باشد و این موضوع دلایل مهمی دارد.

این در حالی است که ظاهراً در سال‌های اخیر الگوی اختلاف سنی میان زوج و زوجه تغییر کرده است و به تدریج شاهد ازدواج‌هایی هستیم که زن بزرگ تر از مرد است و این اختلاف سنی به یک تا 3 سال و در مواردی به بیش از این و حتی تا 10 سال هم می‌رسد.


***شرایط اجتماعی بزرگتر بودن دختر در ازدواج را بوجود آورده است

یک کارشناسی ارشد مطالعات زنان در یزد گفت: شرایط اجتماعی مانند آشنایی در محل تحصیل و کار باعث شده است پسر و دختر شرایط سنی را در نظر نگرفته و در مواردی سن دختر نسبت به سن پسر در ازدواج بیشتر باشد.

مهری دهقان گفت: همانطور که در دنیای امروز خیلی از ارزش‌ها شکسته شده است در بحث ازدواج نیز ارزش‌ها تغییر کرده است.

وی گفت: اگر ازدواج سنجیده و آگاهانه باشد و مولفه‌های دیگری مانند تحصیلات بالا، شغل خوب، خانواده اصیل و معتبر، زیبایی و .. وجود داشته باشد که بتواند بالاتر بودن سن دختر را بپوشاند، تا دو سال بزرگتر بودن دختر نسبت به پسر مشکل چندانی پیش نمی‌آورد.

این کارشناس ارشد مطالعات زنان ادامه داد: شرایط فیزیکی و فیزیولوژی مرد و زن باید در نظر گرفته شود که در افراد مختلف، متفاوت است. همچنین شرایط خانواده‌ها، میزان نفوذ و احاطه خانواده بر فرزند نیز می تواند در این موضوع تاثیر داشته باشد.

وی با بیان اینکه بزرگتر بودن دختر نسبت به پسر در ازدواج به عنوان یک فاکتور و معیار از جانب پسر نمی‌باشد اضافه کرد: در گذشته دختران کمتر به دانشگاه می‌رفتند و زود هم ازدواج می‌کردند ولی امروزه اکثر دختران تحصیلاتشان را ادامه می‌دهند و زمانی که یک دختر و پسر در دانشگاه با هم آشنا می‌شوند، اگر دختر تحصیلات بالا، خانواده معتبر، زیبایی و … داشته باشد بالاتر بودن سن دختر را در نظر نمی گیرد.

این مدرس دانشگاه در پایان گفت: اگر زوج‌های جوان با تفاوت سنی مناسب با هم ازدواج کنند حداقل مشکلات ناشی از اختلاف سنی نامناسب را نخواهند داشت.


***بزرگتر بودن دختر در ازدواج از بعد روانشناختی پسندیده نیست

یک روانپزشک در یزد گفت: ازدواج با دختر بزرگتر از بعد روانشناختی پسندیده نیست و بهتر است سن دختر از پسر کمتر باشد.

دکتر قاسم دستجردی در گفت‌وگو با خبرنگار ایسنا، منطقه یزد، گفت: ازدواج به عنوان سنگ بنای اولیه زندگی مشترک بسیار حائز اهمیت است و بالطبع اگر تمامی جوانب آن حتی المقدور به طور صحیح در نظر گرفته شود این زندگی می‌تواند دچار عواقب ناخوشایندی شود.

وی ادامه داد: مرد و زن تفاوت‌های زیستی، اجتماعی و عاطفی دارند و باید این تفاوت‌ها در موضوع ازدواج لحاظ گردد.

وی از جمله تفاوت‌های دو جنس را بلوغ جنسی و اجتماعی آنها دانست و تصریح کرد: در خانم‌ها بلوغ جنسی و اجتماعی زودتر بروز می‌کند و همچنین به دلیل مسائل زیست شناختی و وضع حمل در خانم‌ها احتمال افت در قوای جسمی و روانی در سنین میانسالی و بالاتر وجود دارد.

این روانپزشک با تاکید بر کمتر بودن سن زن از مرد در ازدواج، گفت: در احادیث نیز اشاره شده است که مرد باید در چند شاخصه بالاتر از زن باشد که از جمله آنها سن، قد، وجه اجتماعی و خانوادگی می‌باشد.


**کاسته شدن گزینه‌های ازدواج از دلایل ازدواج دختران با مردان با سن کمتر

وی اضافه کرد: اما در شرایط فعلی از آنجایی که سن ازدواج در دخترها بالاتر رفته و بالطبع از عوارض آن کاسته شدن گزینه‌های ازدواج است، یکی از اتفاقاتی که به دنبال آن متصور است، ازدواج دختران با مردانی با سن یکسان یا کمتر از خودشان خواهد بود.

وی با اشاره به اینکه این موضوع از بعد روانشناختی خیلی پسندیده نیست، ادامه داد: از علل مرتبط با این موضوع مدرک گرایی و علاقه به تحصیل، بالا بودن سطح توقعات و ایده‌آل گرایی در امر ازدواج، اشتغال و استقلال مالی در خانمهاست. گاهی نگهداری از والدین پیر یا بیمار در خانواده و یا فرهنگ‌هایی مانند ازدواج حتما باید به ترتیب سن باشد و نهایتاً تجملات و جهیزیه‌های سنگین باعث بالا رفتن سن ازدواج در دختران می شود.

وی یکی از دلایل ازدواج دختران با مردانی با سن یکسان و یا کمتر را کاسته شدن گزینه‌های ازدواج دانست و تصریح کرد: با بالا رفتن سن دختر تعداد خواستگاران کم می شود.

این روانپزشک گفت: مردانی که با دختران بزرگتر از خودشان ازدواج می کنند یا دارای نقاط ضعف جدی مانند اعتیاد، بیماری‌های روانی و یا بیماری خاصی هستند و یا اینکه مسائل احساسی و عاطفی خیلی پررنگ و ناپخته‌ای بینشان اتفاق می‌افتد و منجر به ازدواج می شود.

وی در خصوص علل دیگر بروز این ازدواج‌ها افزود: به جزء شراط سن و ظاهر خانم‌ها، ممکن است زن دارای شغل بالاتر، مدرک بالاتر و یا وضعیت مالی و ثروت باشد بنابراین همه موارد ذکر شده می تواند در امر ازدواج مشکل ساز بوده و به دنبال آن زندگی متزلزلی خواهند شد.

دکتر دستجردی خاطرنشان کرد: نکته دیگری که در ازدواج‌های با بیشتر بودن سن دختر از پسر مطرح است، عدم تقاضا در روابط عاطفی و هیجانی بویژه روابط جنسی در بین زوجین خواهد بود چرا که اصولا مردان در میانسالی از انرژی بالایی بویژه در مسائل جنسی برخوردارند و زنان در سنین بالاتر پاسخگوی تمام نیاز مردان نخواهند بود و این تعارضات زناشویی و سرخوردگی در روابط اتفاق می افتد که نتایج آن می تواند باعث شکست در ازدواج، طلاق، ازدواج مجدد یا بدتر از آن باعث روابط خارج از محیط زناشویی شود.

وی از دیگر مشکلات این گونه ازدواج‌ها را عدم پذیرش اقتدار و مدیریت مرد دانست و بیان کرد: در این ازدواجها به نوعی جابجایی نقشها اتفاق می افتد. معمولا زنان در این ازدواج‌ها خواسته و یا ناخواسته به دلایل سن بالاتر و داشتن تحصیلات بالاتر نقش مادرانه، توصیه گرانه و نصیحت گرانه پیدا می کنند و این از نظر روانشناختی مخل یک زندگی خوب و خوشبخت خواهد بود.

وی ادامه داد: نکته دیگر عدم پذیرش این نوع ازدواج‌ها از بعد فرهنگی و اجتماعی است. در جامعه برخورد با این افراد چندان جالب نیست و زوجین را دچار سرخوردگی خواهد کرد.


***افسردگی و اضطراب از عوارض روانپزشکی این نوع ازدواج‌ها

این روانپزشک توصیه کرد: از بعد روانشناختی حتی الامکان سعی کنیم ازدواج‌های این چنینی اتفاق نیفتد چرا که از عوارض روانپزشکی آن افسردگی و اضطراب می باشد.

وی اضافه کرد: همچنین لازم است در راستای رفع عللی که باعث افزایش سن دختران برای ازدواج می‌شود قدم برداریم بدین معنا که تحصیلات را مانع ازدواج ندانیم، توقعات غلط را در مورد ازدواج حل کنیم، تجملات و تشریفات را کاهش دهیم، در راستای تسهیل امر ازدواج بویژه برای آقایان در محیط کاری و تحصیلات تکمیلی اقدام شود. اگر دختری دارای خواستگار با شرایط خیلی عالی پیدا شود احساسی عمل نکند و ترجیحا با فرد سن بالاتری ازدواج کند.

دکتر دستجردی خاطرنشان کرد: الزاماً ازدواج زن با فرد سن پایین تر به معنای بدبخت شدن نیست چرا که در مواردی خانواده‌های خوشبخت نیز در میانشان دیده می شود و در مجموع تاکید می شود سن آقا از خانم بیشتر باشد اما اگر نهایتا سایر شاخصه‌ها خوب باشد همسان بودن سن در مواردی اشکال ندارد و در موارد کمتر معمولی که سن خانم بالاتر باشد توصیه می‌شود حتماً از این نوع ازدواج پرهیز شود.


***سن بالاتر دختر به تدریج باعث سرد شدن روابط بین زوجین می شود

مدیرکل امور بانوان و خانواده استانداری یزد گفت: اگر سن دختر بالاتر از پسر باشد در مسائل جنسی دچار مشکل می شوند و به تدریج در بحث تحکیم خانواده، باعث سرد شدن روابط بین زوجین می شود.

مریم عبدالحسین زاده با بیان اینکه بزرگتر بودن دختر از پسر در ازدواج بین یک تا دو سال مشکلی ایجاد نمی کند، گفت: به طور مثال یک دختر 22 ساله با یک پسر 20 ساله خیلی با هم متفاوت نیستند ولی اگر یک دختر 30 ساله با یک پسر 25 ساله ازدواج کند، بیشتر دچار مشکل می‌شوند البته بلوغ فکری و اجتماعی در ازدواج از اهمیت بیشتری برخوردار است.

وی با بیان اینکه هم کفو و همتا بودن زوجین می‌تواند از مشکلات جلوگیری کند گفت: برای ازدواج باید شرایط اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خانواده ها بررسی شود و به این مساله اهمیت داده شود که زوجین همتا و هم کفو باشند چرا که ازدواج‌های هیجانی، احساساتی و عدم عقلانی و یا ازدواج هایی که 100 درصد احساس در آنها دخیل است و هیچ بررسی و تحقیق روی فرد مورد نظر انجام نمی شود با شکست روبرو می شوند.

وی ادامه داد: موضوع بزرگتر بودن دختر نسبت به پسر یک بحث روانشناسی دارد و آن این است که بلوغ فکری زوجین مهم است و اگر زوجین از نظر بلوغ فکری برای هم مناسب نباشند دچار مشکل می‌شوند این در حالی است که معمولاً بلوغ فکری خانم‌ها زودتر اتفاق می‌افتد و همچنین درک زنان بالاتر و بین شان نسبت به زندگی متفاوت است.

عبدالحسین زاده همچنین گفت: سن باروری در خانم‌ها محدودیت دارد ولی در مردان این گونه نیست و اگر سن دختر بالاتر از پسر باشد در مسائل جنسی دچار مشکل می شوند و در بحث تحکیم خانواده، باعث سرد شدن روابط بین زوجین می‌شود که این موضوع قابل تعمیم به همه زوج ها نمی شود و بطور میانگین بین زوجین وجود دارد.

وی در پایان خاطرنشان کرد: والدین به مباحث فرهنگی و آموزش‌های لازم به زوج‌ها برای تحکیم خانواده و داشتن کانون گرم خانوادگی همچنین آموزش مهارت های ارتباطی بین زوجین توجه داشته باشند به عبارتی به فرزندان خود این آموزشها را ارائه دهند.


***سن دختر در ازدواج یک یا دو سال بیشتر نباشد

یک مشاور خانواده در یزد تاکید کرد: باتوجه به اینکه طبق نظر روانشناسان و مشاوران خانواده، حداقل فاصله سنی زن و مرد 2 تا 7 سال بزرگتر بودن مرد است، همچنین بزرگتر بودن سن تقویمی دختر نباید از یک تا دو سال بیشتر باشد.

حسین علی دهقانی زاده در گفت‌وگو با خبرنگار ایسنا، منطقه یزد، گفت: با اشاره به اینکه دو نوع سن تقویمی و سن فیزیولوژیک داریم، افزود: سن تقویمی فرد بر اساس سال تولد او مشخص می‌شود و سن فیزیولوژیک، برداشتی که دیگران از سن فرد دارند می‌باشد به عنوان مثال ممکن است یک فرد 25 ساله 30 ساله به نظر برسد یا یک فرد 30 ساله 25 ساله به نظر برسد.

وی افزود: از نظر روانی زن‌ها دوست دارند با مرد بزرگتر از خودشان ازدواج کنند و مردها تمایل دارند همسرشان از آنها کوچکتر باشد.

کارشناس مسؤول مشاوره بهزیستی استان یزد اضافه کرد: همچنین از آنجایی که از نظر علمی زن‌ها زودتر به بلوغ فکری، عاطفی و جنسی می رسند، پسر باید این فاصله را در نظر بگیرد و همسر کوچکتر از خودش انتخاب کند تا این فاصله جبران شود.

وی گفت: از نظر روانی، مرد به دنبال طراوت و زیبایی زن است اما برای خانم‌ها موقعیت اجتماعی، وضعیت اقتصادی و تکیه گاه بودن مرد جذاب تر است. همچنین زن ها بعد از 30 سالگی به دلیل مشکلات زندگی، بارداری و رسیدن به بلوغ ممکن است طراوت و شادابی کمتری داشته باشند در حالی که این بعد برای مردان دارای اهمیت است و در صورت نبودن این مورد، مرد احساس ناراحتی می کند.

وی ادامه داد: مساله تفاوت روانشناختی زن و مرد این موضوع را بیان می‌کند که مردها همسری که از نظر ظاهری خوب باشد دوست دارند و بزرگتر بودن همسرشان ممکن است باعث شود همسرشان به دلیل مشکلات زندگی زودتر شکسته شود و در درازمدت ممکن است مرد احساس پشیمانی کند.

دهقانی زاده اظهار کرد: اگر بزرگتر بودن دختر در ازدواج از نظر سنی اتفاق بیفتد اشکال ندارد ولی حداقل از نظر فیزیولوژیک بزرگتر نباشد.

وی همچنین در خصوص علت اینکه بعضی از پسرها، همسر بزرگتر از خود انتخاب می کنند تصریح کرد: گاهی اوقات، پسر یا دختر به دنبال جایگزین هستند به عنوان مثال یک پسر همسر انتخاب نمی کند بلکه مادر انتخاب می کند تا نیازهای مادرانه اش را جبران کند، غذایش را بدهد، از او مراقبت کند و از عاطفه‌ای که در رابطه مادرانه وجود دارد بهره ببرد و بالعکس یک دختر نیز ممکن است همسر انتخاب نکند بلکه یک بچه را انتخاب کند.

دو پیشنهاد برای مبارزه با خجالتی بودن

برای افراد خجالتی ، معمولا" برقرار کردن ارتباطات اجتماعی خیلی مشکل است. یاد گرفتن روشهایی برای حفظ آرامش و قرار گرفتن هر چه بیشتر در اجتماع برای غلبه بر این احساس خیلی موثر است . شاید شما هرگز نتوانید یک آدم خیلی اجتماعی شوید و از حضور در جمع لذت ببرید اما حداقل می توانید یاد بگیرید که چطور می توانید در یک مراسم و یا در ارتباطات اجتماعی کاملا" راحت باشید.


حساسیت زدایی

شما در چه موقعیتهایی خجالت می کشید ؟ شاید وقتی با آدمهای جدید و یا آدمهای قدرتمندتر و ثروتمندتر از خودتان حرف می زنید خجالت می کشید . شاید هم وقتی در یک جمع بزرگ قرار می گیرید و یا وقتی به یک جای جدید می روید خجالت می کشید و سعی کنید یک لیست از موقعیتهایی که باعث می شوند شما احساس ناراحتی کنید و خجالت بکشید ، تهیه کنید. سعی کنید کم کم حضور خود در چنین موقعیتهایی را بیشتر کنید و آنها را وارد زندگی خود کنید.
مثلا" سعی کنید هر روز به یک آدم جدید سلام کنید و یا برای چند دقیقه در یک کافی شاپ شلوغ بنشینید . احتمالا" در روزهای اول انجام چنین کارهایی برایتان مشکل خواهد بود اما کم کم انجام آنها برایتان عادی می شود و نگرانی و خجالت شما از بین می رود . این کار را آنقدر ادامه دهید تا همه موقعیتهایی که در لیست شما وجود دارد برایتان عادی شود.


خجالت و نگرانی خود را مدیریت کنید

یک قدم مهم برای درمان خجالت و یا اضطراب اجتماعی این است که علائم و نشانه های این احساس را شناسایی کنید. وقتی خجالت می کشید ، دقیقا" چه حسی دارید و چه تغییراتی در بدن شما رخ می دهد. بعضی ها وقتی خجالت می کشند عرق می کنند و برخی دیگر ضربان قلبشان تندتر می شود . علائم مخصوص به خودتان را شناسایی کنید و به محض اینکه احساس کردید این علائم در حال ظاهر شدن هستند سعی کنید برای چند دقیقه خودتان را از آن موقعیت دور کنید و نفس عمیق بکشید تا این علائم کمتر شود . توجه کنید که چه زمانی این علائم در شما کمتر می شوند و چه چیزهایی باعث کمتر شدن و یا ازبین رفتن آنها می شوند . با خودتان مهربان باشید و سعی کنید کم کم خودتان را با شرایط مختلف سازگار کنید تا درنهایت بتوانید بر احساس خجالت غلبه کنید.