مشاوران یاسان

روانشناسی کودک، نوجوان و خانواده

مشاوران یاسان

روانشناسی کودک، نوجوان و خانواده


با کودکان طلاق چگونه رفتار کنیم

نوشته شده توسط heiroo 


مشکلات رایج کودکان طلاق

کودکان در مواجهه با طلاق

کودکان بعد از طلاق با چه چیزهایی مواجه‌اند ؟

آسیب‌های طلاق بر کودکان چیست ؟

چه کار کنیم که کودکان در رویارویی با طلاق آسیب کم‌تری ببینند ؟

 

 

طلاق همه اعضای خانواده را دچار اضطراب می‌کند، ولی برای فرزندان ناگوارتر است. تأثیر مستقیم طلاق بر فرزندان تولید عواطف آزاردهنده از جمله ترس کودکان ، خشم، گیجی و بهت‌زدگی است.

به گزارش خبرنگار سایت پزشکان بدون مرز، خوشبختانه کودکان می‌توانند پس از مدتی به حیات طبیعی خود بازگردند. البته در این رابطه نقش والدین بسیار اساسی است. آنان باید کودکان خود را زیر چتر حمایت خود قرار دهند و هدایت صحیح را از آنان دریغ نکنند.

طلاق بر کودکان در دوران ابتدایی تحصیل تأثیر عمیق‌تری می‌گذارد.

حس عدم امنیت کودکان را به‌شدت آزار می‌دهد و آنها از بازگو کردن شرایط خانواده خود احساس شرمساری دارند.

حتی پس از مدتی ممکن است که بچه‌ها خود را سرزنش کنند. در این باره، واکنش بچه‌ها متفاوت است. برخی غم و درد نهان خود را ابراز می‌کنند و بعضی دیگر آن را پنهان می‌کنند.

۱- ترس و اضطراب در کودک :

ترس و اضطراب به‌خصوص دامن گیر بچه‌هایی می‌شود که مدارس ابتدایی را می‌گذرانند. طلاق با خود حس عدم امنیت را در کودکان می‌پروراند. پس از طلاق برخی از بچه‌ها از حس عمیق ناتوانی رنج می‌برند.

بچه‌های کوچک‌تر گاه فکر می‌کنند که والدین در فکر ترک آنها هستند و این حس ناامنی آنها را تشدید می‌کند. درگیری والدین نیز استرس و اضطراب بچه‌ها را شدت می‌بخشد.

امکان دارد که عوارض فیزیکی از جمله سردرد، درد معده و غیره در کودکان نمایان شود.
واکنش بچه‌های بزرگ‌تر عموماً انزوا و خلوت گزینی است که خود گواه دیگری بر ترس و نگرانی آنهاست.

۲- خشم و از کوره دررفتگی:

خشم نیز یکی دیگر از مظاهر رفتاری است که کودکان به‌خصوص در مدارس ابتدایی از خود نشان می‌دهند. گاه بچه‌ها از والدین خشمگین هستند و آنها را سرزنش می‌کنند. بچه‌های بزرگ‌تر گاه آشکارا والدینشان را شماتت می‌کنند.

خشم بچه‌ها گاه با زیر سؤال بردن قوانین خانه و یا وظایفشان جلوه‌گر می‌شود. گاه نیز به‌شکل فعالفرزندان طلاق با بچه‌های دیگر به زدوخورد می‌پردازند

۳- ایجاد زمینه های وسواس در دختران و پسران:

وسواس تکرار بدون اراده و افراطی اعمال و کارهای روزمره است .

۴- بروز افسردگی در کودکان و نوجوانان :

در این نوع بیماری اجتماعی، فرد فاقد احساس لذت یا درک کمتری از زندگی روزمره است، بی اشتهایی بر او چیره شده و خستگی به طور مداوم در ارگانیسم بدن وی مشاهده می شود.

۵- به وجود آوردن زمینه های اضطراب:

در نوجوانان حالتی شبیه به احساس ترس، نگرانی و تشویش به وجود می آید. در این بیماری علائم بیم از آینده در رفتار نوجوانان مشهود است. نوجوان با توجه به سستی مبانی خانواده از تفکر در مورد برنامه ریزی مدون برای حرکت های دسته جمعی و گروهی وحشت دارد.

۶- ایجاد روحیه پرخاشگری و عصیان در نوجوانان:

نتیجه محرومیت های مداوم از مهر و محبت پدری است. در این نوع بیماری چون نوجوان امکان مذاکره حضوری و مستقیم و متقابل با پدر و مادر خود را نمی یابد و از طرفی سؤال های خود را بی جواب می بیند، روحیه عصیان و پرخاشگری در او به وجود می آید. رفتارهای پرخاشگرانه در اعمال و گفتار نوجوانانی که خانواده های آنان از همدیگر جدا شده اند کاملاً مشهود است.

۷- بی قراری:

این بیماری با شدت و ضعف در نوجوانان خانواده هایی که شاهد جدایی پدر و مادر خود بوده اند مشاهده      می شود. حالتی که فرد در مقابل هرگونه عاملی تحریک پذیر است یعنی حتی در مقابل محرک های ضعیف
عکس العمل شدید نشان می دهد.

۸- حسادت، سوءظن و سماجت:

در نوجوانان خانواده هایی که والدین آنها از هم جدا شده اند این حساسیت ها دیده شده است. این گروه از نوجوانان در مقابل همراهان و همسالان خود حساسیت بیشتر و زیاده از حد نشان می دهند.

۹- قربانی روحی و عاطفی:

کودکان اولین قربانی طلاقند، قربانی روحی، عاطفی و حتی گاهی جسمی. کودک پس از طلاق در خانواده گیج و حسرت‌زده است و کمتر می‌تواند تعادل خود را حفظ کند، بویژه کودکی که با پدر و مادر بسیار مانوس است و دائما در دامان آنان و نازپرورده‌شان بوده است.

۱۰- وحشت از زندگی:

کودکی که والدینش از هم جدا شده‌اند، خانه را محل وحشت می‌داند و بیشتر در جستجوی پناهگاهی دیگر است؛ پناهگاهی که برای او تسلی‌بخش و محل امن و راحتی باشد.

بسیاری از بی‌اعتنایی‌های کودک به دنیا و دیگران هنگام جدایی والدین پیش می‌آید و این از آن جهت است که روح محدود و کوچک طفل، نمی‌تواند آن را تحمل کند.

۱۱- یتیمی کودکان:

کودکان پس از طلاق و جدایی والدین، حقیقتا یتیم می‌شوند. مخصوصا اگر خردسال باشند دردشان عظیم‌تر است؛ چون طفل در هر سطحی از آسایش و امکانات باشد، باز نیاز به مادر دارد. این درد برای کودکان سنگین است که نمی‌توانند خود را به مادر یا پدر برساند و برای دیدار آنان باید منتظر اوقات رسمی باشند.

گاهی طفل نیمه‌شب برمی‌خیزد و مادر را طلب می‌کند. پیداست در آن صورت چه حالی به او دست خواهد داد. این که در اثر اختلاف پدر و مادر، مادرش در خانه نیست و مثلا فردا باید او را ببیند دردی عمیق است.

۱۲- دربه‌دری و نابسامانی:

حاصل طلاق، دربه‌در کردن و نابسامانی فرزندان و به خود واگذاشتن آنان یا سپردن فرزندان به دست نامادری یا ناپدری است که ممکن است آنها را زجر بدهند. پس از طلاق، کودک مجسمه‌ای متحرک و عروسکی است که گاهی نزد مادر، زمانی پیش پدر، هنگامی نزد عمه، خاله، دایی و گاهی هم در پرورشگاه است و پیداست این دست به دست شدن‌ها، عادت یافتن لحظه‌ای به خوی‌ها و تربیت‌ها و فرهنگ‌های متفاوت چه تاثیری نامطلوب در روان کودک و در فرم تربیتی او می‌گذارد.

۱۳- احساس گناه:

گاهی کودک در جدایی والدین احساس گناه می‌کند. گمان دارد چون شیطان بوده و پدر و مادر را اذیت کرده، والدین آنان جدا شده‌اند. این مساله بیشتر از زبان معصومانه آنان شنیده می‌شود که: «مامان! بیا دیگه تو را اذیت نمی‌کنم». یا می‌گویند: «بابا! بیا قول می‌دهم دیگر شیطنت نکنم» اینان خود را مسوول احساس می‌کنند و گمان دارند اشتباهی را مرتکب شده‌اند.

۱۴- گیجی و بهت‌زدگی:

پس از طلاق، کودک مات و مبهوت می‌شود و حتی انگیزه تحصیل را از دست می‌دهد و با افت تحصیلی مواجه می‌شود. گاهی بیمار می‌شوند و در جستجوی پناهی برای مهرورزی، دلجویی و نوازش هستند، اینان به حقیقت بیمار نیستند، بلکه نقطه اتکای خود را از دست داده‌اند، بدینسان با دارو نمی‌توان درمانشان کرد، بلکه با نوازش می‌توان درد آنان را علاج کرد.

۱۵- تاثیر منفی در رشد:

بررسی‌ها نشان داده‌اند کودکانی که از مادر جدا شده‌اند، رشدشان کمتر از آنانی است که از مادر خود جدا نیستند؛ اگرچه مادر یک مربی پرورش یافته نباشد و در شرایط بهداشتی روانی مناسب تربیت نیافته باشند، فقدان مادر جلوی شکوفا شدن کودک را در تمام زمینه‌ها می‌گیرد و در شخصیت عاطفی او اثر منفی می‌گذارد.

۱۶- بدبینی به پدر و مادر:

کودکان پس از جدایی والدین، معمولا به یکی از والدین، پدر یا مادر بدبین می‌شوند و به او با نظر کراهت می‌نگرند. معمولا یا طرفدار پدر می‌شوند یا طرفدار مادر که در هر دو صورت برای فرزند و حتی والدین نامطلوب است. ضروری است والدین لااقل در برابر کودک، عکس‌العمل مناسب داشته باشند و در حضور آنان از هم بدگویی یا شکوه نکنند.

۱۷- کمبودهای عاطفی کودکان :

کودکی که از پدر یا مادر جدا شده، از مهر و نوازش دو طرف سیراب نیست و اغلب با تشنگی عاطفی مواجه است و بعید نیست در جستجوی محبت، به دام افراد شیادی بیفتد و عفت و پاکدامنی خود را از دست بدهد، امری که در جوامع مختلف به نمونه‌های بسیاری از آن برخورد می‌کنیم.

۱۸- نابهنجاری کودکان :

بالاخره کودکانی که والدین آنان از هم جدا شده‌اند، کودکانی عادی و بهنجار نیستند. بررسی‌های روان‌شناسان آلمان نشان داده است اینان اغلب محروم از عاطفه و در بزرگسالی افرادی برای شرارت و جنایت خواهند بود.

مشکلات کودکان طلاق چیست؟

مشکلات روانی کودکان طلاق از چه ناشی میشود ؟

بیشترین مشکلات رفتاری کودکان طلاق چه چیزهایی است ؟ 

مشکلات کودکان در مسیر طلاق

کودکی دوره‌ای از زندگی است که از حساسیت بسیار بالایی برخوردار است ، به همین دلیل توجه به رویدادهایی از قبیل طلاق در این دوره از اهمیت بیش‌تری برخوردار می‌باشد .کودکان طلاق زمانی که در این محیط قرار می‌گیرند ، به شدت مضطرب خواهند شد و بسیاری از آن‌ها به این موضوع فکر می‌کنند که پدر یا مادر برای همیشه ‌‌آن‌ها را ترک خواهند کرد . این فکر منجر به اختلالات بسیار زیادی مانند افسردگی ، اختلال‌های شخصیت ، اضطراب و مشکلات دلبستگی و هزاران بیماری روانی دیگر می‌شود .

توجه به کودکان طلاق

زمانی که برای والدین راهی جز طلاق باقی نمی‌ماند باید تمام تلاششان را بکنند که فرزندان و به ویژه کودکان و نوجوانانشان تا حد ممکن آسیب کمتری ببینند . سعی کنید در فضایی آرام خبر طلاقتان را به فرزندانتان بدهید تا آن‌ها باور کنند که فاجعه روی نداده است . اگر این موضوع برایتان دشوار است حتما از مشاوران و روانشناسان کمک بگیرید .

مراجعه به روانشناسان و مشاوران

برای مدیریت بحران‌های زندگی به ویژه طلاق ، کمک و یاری گرفتن از روانشناسان و مشاوران بسیار ضروری به نظر می‌رسد . اگر خودتان یا یکی از نزدیکانتان با موضوع طلاق درگیر هستید پیشنهاد می‌کنیم که حتما با مراجعه به روانشناسان و مشاوران از کمک‌های حرفه‌ای آن‌ها بهره‌مند شوید تا آسیب‌های طلاق بر کودکان تا حد ممکن کم شود . اگر مراجعه به مراکز مشاوره برایتان دشوار است می‌توانید از کمک‌های مشاوره تلفنیاستفاده کنید . برای دریافت بهترین مشاوره ها و اطلاعات در زمینه کودک و نوجوان ، و دریافت حمایت‌های ویژه طلاق یا سایر بحران‌های زندگی از هر جایی که هستید می‌توانید از خدمات مشاوره تلفنی رایگان استفاده کنید . 

منبع : مشاوره کودکان وبلاگ هیروو

لینک ثابت

 بحرانی به نام تشکیل خانواده جدید
به طور قطع زندگی زن و مرد بعد از جدایی ادامه خواهد داشت و بسیاری از این افراد بعد از گذشت مدتی، دوباره تصمیم به تشکیل خانواده می گیرند. موضوعی که شاید برای برخی از فرزندان طلاق چندان خوشایند نباشد و واکنش های ناخوشایندی را از سوی آنان رقم بزند. ورود شخص جدید به زندگی یکی از والدین و نحوه بیان صحیح آن به کودک یا نوجوان موضوعی است که نباید به سادگی از کنار آن گذشت، زیرا می تواند مشکلات دیگری را برای این فرزندان ایجاد کند. 

نحوه آشنایی فرزند با تازه وارد از اهمیت زیادی برخوردار است. در موارد بسیاری مشاهده می شود که اطلاع رسانی در این باره فقط با بیان یک جمله صورت می گیرد، شیوه برخوردی که تبعات ناخوشایندی به همراه خواهد داشت و موجب بروز اختلاف میان کودک و همسر پدر یا مادرش را فراهم می اورد.
از نظر بهرامی نباید به کودک یا نوجوان به صورت مستقیم گفته شود که فرد جدید از این پس مادر یا پدر تو است، این کار باید به تدریج به وی ارایه شود تا خود به این نتیجه برسد با فرد تازه وارد به زندگی پدر یا مادر خود چگونه تعامل داشته باشد. 

اما متاسفانه در بیشتر موارد یکباره بعد از اینکه زوج ها توافق کردند و تشکیل خانواده جدید قطعی شد این امر به صورت دستوری به بچه ارایه می شود. در چنین موقعیتی شیوه صحیح این است که در گام نخست شرایطی مهیا شود تا فرزند با فرد جدید در یک محیط یا در مکان عمومی آشنا شود بدون اینکه این ذهنیت به وی داده شود که قرار است پدر یا مادرش با او ازدواج کند. 

به طور مثال زن و مرد می توانند در یک تور روزانه شرکت کنند و به تدریج دامنه ارتباطات خود را با فرد مورد نظر گسترش دهند و این اجازه را بدهند تا فرزند طرف مقابل با وی هم صحبت یا هم بازی شود و علاقه ای میان آنان به وجود آید. توجه داشته باشید زمانی که این موضوع با تحکم به فرزند گفته شود وی در سپر دفاعی فرو رفته و ممکن است در مقابل فرد جبهه گیری کند. رفتاری که پیروی خامنه نیز با آن موافق است.
البته به عقیده بهرامی اگر فرزند در زمان ازدواج یکی از والدین خود در خانه والد دیگر سکونت داشته است این فشار تا حدی کمتر بوده و وی کمتر آزار خواهد دید. اما نباید به او گفته شود از این پس این زن جای مادر تو است یا این مرد پدرت خواهد بود، زیرا کودک پدر و مادر خود را دارد و این جملات برای او خوشایند نخواهد بود.
سخن آخر اینکه هر چند که متاسفانه طلاق با اختلافات فراوان میان زوج ها همراه است و بیشتر والدین بعد از جدایی نمی توانند روابط مناسبی به عنوان پدر و مادر فرزندشان با یکدیگر داشته باشند اما نباید از یاد ببرند که هر گونه بی توجهی به این موارد می تواند فرزندشان را در آینده با مشکلات عدیده ای روبه‌رو کند که شاید در آن زمان برای کمک به وی دیر باشد. 

واقعیت این است که در حال حاضر نهاد مشخصی در جامعه برای حمایت از فرزندان طلاق وجود ندارد، تا به صورت دقیق این دغدغه ها را بررسی کرده و راهکارهای مورد نیاز را برای آن تدوین و اجرایی کند. این در حالی است که این کودکان عضوی از جامعه هستند و قرار است فردا خود خانواده ای را تشکیل دهند. 

بر این اساس پیشنهاد می شود نهادهای ذی‌ربط از جمله آموزش و پرورش همچنین سایر نهادهای اجتماعی که به نحوی در این زمینه فعالیت می کنند، بخشی از برنامه ریزی های خود را به این افراد و ارایه آموزش های رفتاری و شیوه های برخورد صحیح اختصاص دهند. همچنین با توجه به اینکه در بیشتر موارد بروز چنین اتفاقی در زندگی بیان نشده و به نوعی در برابر جمع انکار می شود، باید این کودکان و نوجوانان شناسایی شوند تا جلسات مشاوره و کارگاه های آموزشی روان شناسی کودک برای آنان برپا شود. 
فراموش نکنید در صورتی که خود شما به هر دلیلی از همسرتان جدا شده اید و دارای فرزند هستید، یا در میان بستگان خود چنین کودکی یا نوجوانی را سراغ دارید مراجعه به مشاور را در برنامه‌ریزی‌های خود قرار دهید تا این افراد در آینده با مشکلات کمتری مواجه شوند.
نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.